روزهایی که گذشت

سلام حال و احوالتون چطوره بالاخره بعد از دو روز اومدیم سر کار خدا را شکر این دو روز خوب بود و از چهارشنبه تا امروز صبح که اومدم سر کار خونه مادر همسر بودیم پنج شنبه صبح با زهرا رفتیم بوستان یه خورده خرید کردیم عصر هم مهمون دختر عمه همسر بودیم بقیه روزها هم خونه بودیم یه پیراهن خوشگل مردونه برای همسرم خریدم و یکی هم برای مهرداد برادر کوچولی همسرم خیلی بهشون میومد مبارکشون باشه رضا این چند روز که خونه مامان بودیم 8 صبح میرفت سر کار 9 شب میومد دلم براش تنگ میشد عجیب ولی چه میشه کرد دیگه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد