بخور و بخواب

 بهاربیست                   www.bahar-20.com

 

 

سلام بر دوستان 

بالاخره بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم فردا قراره موهامو رنگ کنم این بار میخوام روشن کنم ولی مطمئن نیستم بهم بیاد در حال حاضر موهام مشکیه من خودم مشکی رو خیلی دوست دارم همسرم هم همینطور تا ببینیم فردا چی میشه اصلا تا اون موقع زنده هستم امروز که برم خونه تا شنبه آینده تعطیلمتصاویر زیباسازی ، عکس های یاهو ، بهاربیست             www.bahar-20.com ۹ روز ولی نمیدونم با این تعطیلات چی کار کنم تصاویر زیباسازی ، عکس های یاهو ، بهاربیست             www.bahar-20.comهمسرم بهاربیست                   www.bahar-20.comکاراش زیاده خانواده خودمم چند روز دیگه میرن شهرستان خلاصه این هفته بخور و بخوابه منم جای خاصی ندارم که برم خونه رضاینا فقط وقتی جایی میخوای بری مرخصی نداری وقتی جایی نمیری یهو ۹ روز مرخصی میفرستن  این روزها رو که پیش رو داریم و برای همه مردم (ایران) روزهای سختیه و پر از ناراحتی و اضطراب - امیدوارم روزهای آرومتر و بهتری پیش روی همه ما باشه بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبرای همتون روزهایی خوب همراه با سلامتی آرزو میکنمبهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

 

 

برای همسر مهربونم

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

 

 

 خدا را شکر به خاطر داشتن همسر ی مهربان دلسوز - فداکار و بااخلاق از خدای مهربون میخوام همیشه سلامت و سربلند باشی .خیلی دوستت دارم  

 

 

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

گذر عمر

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com 

 

 

امروز درست ۵ ماه از رفتن سعید عزیزم-دایی حسین و دایی عباس میگذره خیلی دلمون براشون تنگ شده روحشون شاد -هر لحظه به یادشون هستیم   

بهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.ir

روزهایی که گذشت

سلام حال و احوالتون چطوره بالاخره بعد از دو روز اومدیم سر کار خدا را شکر این دو روز خوب بود و از چهارشنبه تا امروز صبح که اومدم سر کار خونه مادر همسر بودیم پنج شنبه صبح با زهرا رفتیم بوستان یه خورده خرید کردیم عصر هم مهمون دختر عمه همسر بودیم بقیه روزها هم خونه بودیم یه پیراهن خوشگل مردونه برای همسرم خریدم و یکی هم برای مهرداد برادر کوچولی همسرم خیلی بهشون میومد مبارکشون باشه رضا این چند روز که خونه مامان بودیم 8 صبح میرفت سر کار 9 شب میومد دلم براش تنگ میشد عجیب ولی چه میشه کرد دیگه

خدای بزرگ

سلام حالتون چطوره ؟ من که خوب نیستم دلم پر آشوبه همش نگرانم وقتی اعترافها رو میبینی خندت میگیره نمیدونم مردمو چی فرض کردن ولی هر چی هست سخت در اشتباهند امروز تهران باز شلوغه مثل این دو ماه خدا میدونه امروز چند نفر کشته میشن و چند نفر دستگیر میشن خدا خودش به همهکمک کنه و پناهشون باشه

خسته

سلام دوستان خوبم 

حالتون چطوره ما که بد نیستیم پنج شنبه رو مرخصی گرفته بودم چون عمو  همراه خانواده از کرمانشاه اومده بودند یکسال و ۵ ماه از زمانی که از کرمانشاه اومده بودیم گذشته و من کسی رو ندیدم خلاصه پنج شنبه با مامانم اینا اومدن خونمون ۱۲ نفر بودیم در کل همه چی خوب بود و به همه خوش گذشت و عصر هم همه رفتند خونه مامانم اینا و من و رضا به خونه رسیدیم و عصرانه و شام رو با هم خوردیم جمعه هم خدا را شکر رضا خونه بود و ظهر خونه دایی رضا دعوت بودیم خانواده رضا هم اونجا بودند ما هم رفتیم عصر ما زودتر برگشتیم خونه چون قرار بود با دایی رضا بیان خونمون دایی بزرگ رضا  تو این مدت که ازدواج کردیم نیومده بودند  خلاصه شب اومدند این مهمونی هم به خوبی تموم شد شب که رفتند تا ساعت یک و نیم ظرفها رو شستم آشپزخونه رو مرتب کردم و مثل ...افتادم رو تخت و نفهمیدم کی صبح شده از شما چه پنهون از صبح که اومدم سر کار خوابم میاد ولی دریغ از یک دقیقه وقت که بتونم سرمو بزارم رو میز حالا هم منتظرم زود برم خونه یک ساعت بخوابم 

تا فردا مواظب خودتون باشید